در مورد مهدی هاشمی اقوال فراوانی گفته شده و شبهات زیادی وجود دارد و ما نیز درصدد پرداختن به اتهامات نیستیم اما یک موضوع نباید نادیده گرفته شود و آن، اینکه چرا وی به ایران بازنمیگردد؟ تا زمانیکه وی در محکمه قرار نگیرد شبهات نهتنها مرتفع نمیشود بلکه دامنه آن نیز گستردهتر میشود. در همان اوان خروج وی از کشور عنوان شد که وی برای بازدید و سرکشی از واحدهای دانشگاه آزاد خارج از کشور، ایران را ترک گفته و بعد از مدتی نقل شدکه برای تحصیل به خارج سفر کرده است.
اما بنا به هر دلیلی که وی به خارج رفته است امروز وقت آن است که وی به احضاریه رسمی احترام بگذارد و در دادگاه حاضر شود. انتساب به افراد و اشخاص نمیتواند برای هیچ شخصی مصونیت ایجاد کند.چه فرقی است بین وی و دیگر افرادی که به اتهام آنها رسیدگی شد و بسیاری از آنها تبرئه شدند و برخی دیگر نیز بهخاطر جرایم صورت گرفته در دایره مجازات قانونی قرار گرفتند؟ انتظار میرود مهدی هاشمی از سوی نزدیکانش ترغیب شود تا برای روشن شدن شبهات و تنویر افکار عمومی به ایران مراجعه نماید تا ثابت شود عدالت تبصرهبردار نیست و وی نیز آمادگی رسیدگی به اتهامات خود را همانند افراد عادی و بدون نام و نشان دارد.
برای این مهم سخنرانی و اظهارات خصوصی و چندنفره احتیاج نیست و فقط اقدام عملی را میطلبد. چون هرچند وقت یکبار از اشخاص مختلف سخنان متفاوت با آنچه رفتار شده شنیده میشود، بهتر است نزدیکان مهدی هاشمی در سخنرانیهای عمومی خود در خصوص دلایل عدم حضور وی در ایران بهصورت واضح و آشکار توضیح دهند تا این حقیقت مسلم و گویا برای همگان روشن شود که دامن مسئولان نظام از جانبداری خویشان و نزدیکان در اتهامات مبراست.
خاطرات اول انقلاب در مجازات بسیاری از فرزندان مسئولان نظام توسط خود این اشخاص - که حتی برای برخی از آنها مجازاتهای سنگینی دربرداشت و آن مجازاتها اجرا نیز شدند - میتواند این روزها دوباره زنده شود.اگر بپذیریم که همه در برابر قانون یکسان هستند و عدالت تبصره برنمیدارد.
از سوی دیگر باید یادآور این موضوع شد که طی شدن روال قانونی رسیدگی به پروندههای قضایی بایستی به دور از جنجال و هیاهو و فضاسازی باشد تا قوه قضاییه، فارغ از فشارهای بیرونی بتواند وظیفه خود را انجام دهد.